راه روشن

روزها فکر من این است و همه شب سخنم، که چرا غافل از احوال دل خویشتنم.
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود، به کجا میروم آخر ننمایی وطنم.

۲۵فروردين

امروز حس کردم که چقدر پخته‌تر و آروم‌تر از قبل شدم.

وقتی داشتم با مامان درباره حرف و قضاوت مردم حرف می‌زدم، به خودم اومدم و دیدم  اِ این همون نگاریه که باید باشه که خیلی وقت بود باید می‌بودم.

همون نگاری که خیلی وقت بود ازش بی‌خبر بودم. اما امروز اینجا بود، هرچند برای مدت کوتاه. 

این یه نشونه خوبی بود برام، یه شروع دوباره شاید؟ نمی‌دونم، همچنان اینجام و در حال مشاهده.

ممنون که دوباره بهم سر زدی نگارِِ جان، دلتنگتم  3>

۹۹/۰۱/۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰
نگار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی