راه روشن

روزها فکر من این است و همه شب سخنم، که چرا غافل از احوال دل خویشتنم.
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود، به کجا میروم آخر ننمایی وطنم.

۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۹ ثبت شده است

۳۰ارديبهشت

می‌نویسم تا یادم باشه که این روزها پرفشارترین، پراسترس‌ترین و سخت‌ترین دوره‌های زندگی‌ام رو تجربه می‌کنم. هیچ دیدی ندارم که این وضعیت چه زمانی و با چه نتیجه‌ای به پایان می‌رسه. اما می‌دونم که بیش از قبل دارم برای حال خوش دلم تلاش می‌کنم و مراقب نگار هستم. آسیب‌هایی که دارم می‌بینم قطعا صفر نشده اما مهم اینه که دارم تلاشم رو می‌کنم، هرچند با قدم‌هایی خیلی کوچک. 

۲۳ارديبهشت

سوال اینه که چرا هرچی میدوم باز همیشه عقبم؟

آیا دویدن درست رو بلد نیستم یا توانایی با این سرعت دویدن رو ندارم؟

 

۱۹ارديبهشت

این روزها تشخیص مرز بین واقعیت چیزی که هستم و اون چیزی که صرفا ساخته‌ی ذهنمه برام سخت شده.

در واقع نمی‌دونم که آیا واقعا جایی هستم که شایستگی‌اش رو ندارم و یا اینکه خودم رو دست کم گرفتم باز!؟

همه شواهدی که تو ذهنم در جریانه نظریه اول رو تایید میکنه اما آیا می‌تونم به ذهنم اعتماد کنم؟ آیا داره همه حقیقت رو میگه بهم؟ اگه آره آیا ممکنه که جوری حقیقت رو بیان کنه که من رو گمراه کنه؟ نمی‌دونم واقعا....

و چقدر این روزها نیاز دارم که جواب این سوال رو پیدا کنم

۰۵ارديبهشت

مگه نه اینکه وجود ما،‌ اونچه که هویتمون رو تعریف میکنه، برآیندی از تاثیرات محیط پیرامونمونه؟
محیطی که از بدو تولد تا به امروز درش قرار داشتیم. این محیط شامل همه آدم‌ها، شنیدنی‌ها، دیدنی‌ها و تجربه‌هاییه که سر راهمون قرار گرفتن. 

به نظرم اینکه بگیم ما از بقیه تاثیر نمی‌پذیریم اصلا شدنی و منطقی نیست. یه بچه در بدو تولد چی داره از خودش که وجودش رو شکل بده؟ همه رو به مرور زمان از محیط پیرامونش دریافت میکنه.

قطعا باید تلاش کرد که متوجه تاثیری که محیط روی ما می‌ذاره باشیم، ورودی‌ها رو پردازش کنیم و آگاهانه تاثیر بپذیریم اما مساله اینه که تاثیر هرگز صفر نمیشه.

خب چرا باید چیزی که اساسا شدنی نیست رو با افتخار به عنوان یه ویژگی خودمون مطرح کنیم؟